فرانسه در قلب اروپا و کشوری مهم در حوزه جهان بهاصطلاح دموکرات و آزاد، چند روزی میشود درگیر اعتراضات مردمی است. با وجود محدودیتهای گسترده، حضور کمسابقه نیروهای امنیتی و سیاست مشت آهنین دولت در مقابله با شهروندانش، موج شورش و ناآرامی در این کشور برای پنجمین شب همچنان ادامه داشته و معترضان مراکز تجاری، مغازهها و حتی اماکن دولتی را غارت میکنند. اعتراضات در واکنش به قتل یک راننده ۱۷ساله الجزایری اصل توسط یک افسر پلیس در روز سهشنبه هفته گذشته کلید خورد؛ رخدادی که به اذعان ناظران سیاسی، دستکم در تاریخ ۲۰سال اخیر فرانسه بیسابقه بوده است.
خواب رسانههای غربی در قبال تحولات فرانسه
شهروندان که از تبعیض و نقض حقوق اقلیتها توسط دولت پاریس به ستوه آمدهاند، پس از این اتفاق به خیابان ریخته و به زد و خورد با نیروهای امنیتی پرداختند. تنها در جریان اغتشاشات شب جمعه، 492ساختمان مورد حمله قرار گرفت، حدود 2هزار خودرو به آتش کشیده و دهها مغازه غارت شد. پلیس تاکنون هزارو869 معترض را بازداشت کرده است. برای کنترل ناآرامیها بیش از ۴۵هزار افسر پلیس و ژاندارم در سراسر فرانسه بسیج شدند. اعتراضات در برخی شهرهای فرانسه تا جایی گسترش پیدا کرده که در این شهرها مقررات منع رفتوآمد برقرار شده است.
این آشوب گسترده، آن هم در قلب دنیای به اصطلاح متمدن، در حالی است که رسانههای ضدایرانی از جمله بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و اینترنشنال که در جریان اغتشاشات گذشته ایران به آتش بیاران معرکه تبدیل شده بودند در مقابل این رخداد کمترین واکنش را از خود نشان داده و آن را نادیده گرفتهاند. این رسانهها هیچ تصویر و تیتر برجستهای درباره اتفاقات مهم و بیسابقه فرانسه منتشر نکردند. نزدیک به 2هزار بازداشتی، صدها زخمی، در آتش سوختن چند هزار خودرو و اتوبوس و تراموا، حمله به ساختمانهای دولتی، اعلام منع رفتوآمد شبانه، به خیابان آوردن گسترده نیروی امنیتی و پلیس و تهدید مردم به استفاده از همه ابزارهای سرکوب، بخشی از اتفاقات چند روز اخیر فرانسه است که این رسانهها در مقابل این رخدادها خود را به خواب زدهاند.
نکته مهم در این خصوص، خشونت پلیس فرانسه است که موارد مشابه متعددی از آن پیش از این در آمریکا و کشورهای غربی مشاهده شده است. رسانههای غربگرا بر این خشونت آشکار سرپوش گذاشته و آن را بزک میکنند. نکته قابل تأمل اینجاست همین رسانهها در سال گذشته، اشرار و تروریستها را برای انجام اعمال جنایتکارانه تهییج و تحریک میکردند. اقداماتی که به بریدن گلوی یک مأمور پلیس، آتش زدن یک مأمور راهنمایی و رانندگی و زیرگرفتن مأمور فراجا با خودرو انجامید.
محمد ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به این مسئله در کانال تلگرامی خود آورده: دنیا دار مکافات است و کسانی که برای دیگران چاه میکنند، دیر یا زود، خودشان هم گرفتار خواهد شد. «این جهان، کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید، نداها را صدا». دولت فرانسه امروز کمی از جنایت بسیاری را که بارها -از جمله پاییز سال گذشته- همراه آمریکا و انگلیس و اسرائیل، علیه ملت ایران مرتکب شد، میچشد. جنایتی که بر بستر فریب و تحمیق و تحریک در شبکههای مجازی، طراحی شد. اما تفاوت نخست ما و فرانسه در این است که اغتشاشات سال گذشته در ایران، دارای مهندسان و حامیان خارجی بود، اما آشوب در فرانسه، کاملاً خودجوش و بومی است. دوم، آیا کسی از زنده بودن امثال خاتمی، حجاریان، عباس عبدی، صادق زیباکلام، محمود صادقی و نظایر آنها خبر دارد؟ چرا اینها حتی کلمهای درباره آشوبزدگی قبله آمالشان بر زبان نمیآورند؟ چرا نه در حمایت از مردم فرانسه موضع میگیرند و نه سرکوبگری دولت فرانسه را -که حامی آنها در اغتشاشات سال گذشته بود و عناصر فراری این طیف را پناه داد- محکوم میکنند؟
بازی جریان غربگرا در پازل دشمن
محافلی که درباره آشوب در فرانسه، سر خود را زیر برف کردهاند، همانهایی هستند که پاییز پارسال به سرویسهای جنایتکار غربی برای آتشافروزی و آشوبافکنی در ایران بیگاری دادند. این استاندارد دوگانه در بازتاب اخبار ایران و فرانسه البته از چشم کاربران فضای مجازی پنهان نمانده و آنها تلاش کردهاند به افشای سانسور و ریاکاری غرب در این زمینه بپردازند. بهطور نمونه کاربری با انتشار عکسی که نیروی پلیس اسلحه خود را به سوی فردی معترض نشانه رفته، نوشت: حکومت نظامی در سراسر کشور فرانسه؛ فردی بیگناه و تسلیم شده… و نیروهای امنیتی فرانسه با دو اسلحه آماده به شلیک… این تصویر اگه مربوط به ایران بود سلبریتیها و رسانههای خارجی چهها که نمیکردند. دیگری با اشاره به اظهارات خصمانه امانوئل مکرون درباره اغتشاشات ایران، آورده: اظهارات عجیب مکرون؛ بازیهای ویدئویی ذهن نوجوانان را مسموم کرده و سبب شده شورش کنند! مکرون فیلترینگ شبکههای اجتماعی را در فرانسه آغاز کرد. فیلترینگ برای ما خوب است برای ایرانیها نه. عدهای هم به بازنشر اظهارات رهبر معظم انقلاب در بحبوحه اعتراضات جلیقهزردها پرداختند، جایی که ایشان فرمودند: میگویند هر جمعه در تهران تظاهراتی علیه نظام است! اولاً جمعه نیست و شنبه هست، دوماً تهران نیست و پاریس است. کاربری دیگر هم نوشت: استاندارد دوگانه غرب حال به شورش خوب و شورش بد رسید.
جالب اینجاست که رسانههای جریان غربگرا در داخل، در بزک و تطهیر غرب، حتی گوی سبقت را از رسانههایی همچون بیبیسی فارسی نیز ربودهاند. هر قدر جریان غربگرا در نشان دادن چهره مثبت و بینقص از غرب در تلاش است، به همان اندازه و چه بسا بیشتر در سانسور اخبار مثبت و نشان دادن چهرهای منفی و پرنقص از داخل ایران تلاش میکند. نشان به آن نشان که هر بار رئیسجمهور به استانهای مختلف سفر کرده و پروژههایی را که در دولتهای قبلی به دلیل قصور و تقصیرها و کمکاریها، نیمهکاره و بر زمین مانده و در این دولت با همت و تلاش شبانهروزی به سرانجام رسیده افتتاح میکند، این رسانهها با تمام توان به سانسور آن میپردازند. در جدیدترین نمونه، رئیسجمهور با سفر به کرمان، 12 پروژه مهم آب و برق را افتتاح کرد. برخی از این پروژهها دستکم 10 سال بر زمین مانده و مردم را چشم انتظار گذاشته بود. پیش از این نیز دولت سیزدهم طرحهای مهم و بزرگی را در استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، همدان و سایر استانها افتتاح و بهرهبرداری کرده بود. سؤال اساسی این است چرا جریان غربگرا با اخبار خوب و ایجاد امید در مردم کشورمان، دشمنی و خصومت دارد و مدام در پی سیاهنمایی و بنبستنمایی امور کشور است؟
نظر شما